د ر د نیای ے ک ه م رد م ش برا ے پ ر ر ن گ ش دن. حآض ر ند ه زآر رنگ ب آش ن د. دانلود آهنگ های ملایم و بی کلام. هفته او ل آذر ۱۳۸۹. هفته او ل آبان ۱۳۸۹. هفته او ل مهر ۱۳۸۹.

همه ی آن چیزها که. سخت سخت به دست آمدند . هنوز هم وقتی دلم می گیرد لاک می زنم به ناخن هایم و اینقدر وسواس به خرج می دهم که رنگاهیش حالم را جا بیاورد . هنوز هم وقتی زیادی خوشحالم ته دلم با خودم خلوت می کنم. و خیلی هنوز های دیگری که هنوز به وجودشان پایبندم. گرد و غبار خفه ام می کند وقتی لب می گشایم که چیزی بگویم. باشد که باشیم برای هم .

حرف های دل یه دختر خسته. دل شکستن چاره اش سنگ نیست. دل من با نگاهی سرد نیز می شکند! عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فروختن دیوار غرور گدایی کنی. آن وقت است که دیگر عشق نیست. صدقه است! آن کس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من آمده باشد. رهگذری بود که روی برگ های خشک پاییزی راه می رفت.

آخر ما می خواستیم هم تو نمی گذاشتی که فراموشت کنیم. در همه جا و همه جا. رفت هر کس به سویی. و حالا ما مانده ایم. ولی ما نیستیم یا نیستند را نمی دانم.

حرف های تکراری! شاید هدف از این همه تکرار استفاده ی غیر تکراری از تکرار هاست! از نو شکوفه میزنم. همیشه برام عزیز و ارزشمند بوده. برام معانی ه خاص و خوبی رو به همراه آورده. نو شدن رو تداعی کرده. بهار همه چی نو می شه. طبیعت آدم رو مست می کنه انگار. می پیجه توی وجودم! وااااای. که چقدر خوب ه که فصل ها عوض می شن.

من از آن روز که در بند توام آزادم. درخت و گل دو دوست صمیمی بودند. دو دوستی که چندین بهار از زندگیشان را در کنار یک دیگر سپری کرده بودند. روزی از روز ها . هر روز عشق در نگاهش بیشتر پیدا می شد تا این که یک روز دوام نیاورد و این احساس را برای گل فاش کرد. گل بعد از شنیدن این خبر پشتش را به درخت کرد و حرفی نزد. فردا صبح درخت به گل سلام داد ولی جوابی از گل نشنید. اما باخود فکر کرد که فردا بهتر خواهد شد. روز ها همین طور گذشت .