Date Range
Date Range
Date Range
Comme un vrai conte d. Ué le garçon, a fait d. Pense de tous ses éff. Rts elle y ait arri. Premières fois de sa v. À, elle en a. E partir, le f.
پدری با پسرش گفت به خشم که تو آدم نشوی خاک به سر. حیف از آن عمر که ای بی سرو پا در پی تربیتت کردم سر. دل فرزند از این حرف شکست بی خبر روز دگر کرد سفر. رفت از پیش پدر تا که کند بهر خود فکر دگر کار دگر. سال ها رفت و پس از تلخی ها زندگی گشت به کامش چو شکر. عاقبت منصب والایی یافت حاکم شهر شد و صاحب زر. چند روزی بگذشت و پس از آن امر فرمود به احضار پدر. تا بیند پدر آن جاه و مقام شرمساری ببرد از طعنه مگر. پدر آمد از آن راه دراز نزد پدر شد و بشتافت به سر. پسر از غایب خود خواهی و کبر به سرو پای وی افکند نظر.
Its hard to tell that the World we live in is either a Reality or Dream. خستهام از آسمان و از زمین. آدمها بر چهارگونهاند یعنی بر هزار گونهاند. میتوانست ادامه یابد یا هرگز بوجود نیاید . چقدر بر سرنوشت رقت بارت دلم میسوزد . هر روز زندگی یک شب تاریک است. هیچ کس نمی داند یک لحظه بعد چه اتفاقی خواهد افتاد.
نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و هشتم اسفند 1390 توسط ع ل ی ر ض ا.
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.