یه دنیا فاصله افتاد بین ما. میخوام بگم از یه سفر کرده. یکی که رفت و دیگه بر نمیگرده. یکی که دلم تنگه همیشه براش. کاش می شد برگرده کاش. رفت و من موندم و خاطره هاش. یه تصادف لعنتی انداخت بین ما فاصله ها. من موندم و اشک و درد و آه! من موندم و یه دنیا دلتنگی.

قیمت لپ تاپ اچ پی. قیمت مودم تی پی لینک. قیمت هارد اس اس دی. حرفی ندارم به جز اینکه اینم یه تجربه جدیده و من می میرم برای تجربه های جدید.

او مرا می فهمد! به تندی باد پاییزی گذشت. با کلی حسرت و آرزو. و صد البته یک دنیا امید. همه چیز از آن من است. به او و تو و شما . چه سوت و کور شده اینجا . آدم یاد قبرستون میفته . که هر صبح بهش صبح بخیر میگم. با تموم وجود درکش میکنم . باهم دیگه میریم پیاده روی. من و خودم کلی قدم میزنیم.

که بدون ترس هیچگونه قضاوتی. برایش همه چیز را تعریف کنی. تمام حرف هایی که دارد آرام آرام درونت میگندد را به زبان بیاوری. از آن حرف هایی که شب ها موقع خواب. به بی رحمانه ترین شکل ممکن. به سرت هجوم می آورند. و رسالتشان این است که خواب. حرف هایی که وسط قهقهه هم اگر یادشان بیوفتی. یک نفر که وقتی تو دهن باز کردی نگوید آره میدانم. اصلا یک نفر باشد که هیچ چیز نداند. یک نفر باشد در این دنیا که نصیحت.

جمعه های تلاطمی طی شد . دیدن روی یار نزدیک است. آن شه تک سوار نزدیک است. عطر و بوی بهار نزدیک است. نعره های ستم به آخر شد. نغمه های هزار نزدیک است. جمعه های تلاطمی طی شد. جمعه های قرار نزدیک است. سمت مغرب افق نمایان شد. آخر شام تار نزدیک است. از لغتنامه ها دگر حذف . وبرهم می خورد نقش خیالی. رسیده خسته ایی دراین حوالی. ملول وخسته حال ودست خالی.