و مثل تمام مردهای آن روزی. عشق را کیلویی چند صدا می زد. خواهرم قانون اول را خیلی دوست داشت. لابلای فرمول های ریاضی اش. چند بار مرورش می کرد. تا شاید کسی پیدا شود. گنجشک های لب ایوان را. و به شمعدانی های روی تاقچه. چقد شبیه قانون سوم بود. و از هر طرف که نگاهش می کردی. همیشه دو ماهی سرخ را. من چند وقتی هست که مرده ام. با دست خلقت می درید.

دلم از کسی بگیرد پاکش میکنم. دلم برای دخترانه های وجودم تنگ شده. برای شیطنت های بی وقفه. ناز و کرشمه ی من وآیینه. برای آن احساسات مهار نشدنی. دخترک حساس و نازک نارنجی درونم. چه بی هوا این همه بزرگ شده. چه آرام و منطقی میزند! از آد.

بسم الله الرحمن الرحیم . چون خدا در دل آدم باشد. 1 اشعار ومطالب این وبلاگ همگی از این جانب است وآ نجه که احیانا متعلق به دیگران. باشد مسلما نام شاعر یا نویسنده را ذکرخواهم کرد. درمعرض ویرایش وافزایش خواهد بود.

اما آفتاب نگاهش راه را روشن می کند. یک شهر را دیوانه خواهد کر. سراغت را از بنفشه های وحشی گرفتم. و میان شکوفه های نارنج. از بی قراری های من. از بی قراری ها ی من. بادی که میدزدد برای من.

نفرین به غم که هست! نفرین به تو مازیار فلاحی. چمدانم را در پاییز از عشق پر می کردم . با پاییز می امدم و با پاییز می رفتم. بهترین خاطراتم همه نارنجی اند و خش خش برگ های مست پاییز آوای قشنگ آرزوهای من است . و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی.

سلام به وبلاگ من خوش اومدین. با تو بودن لیاقت میخواهد. شیرین ترین مادر بزرگ دنیا . دلم یک دوست میخواهد . جوجه هایت شمرده شد . ما خدا را گم می کنیم. عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.