حامیان توافق خوب و استقلال علمی. بیا مهدی با ترنم باران. همان گونه که اشاره شد آخرالزمان به دو بخش متفاوت تقسیم مىشود. آنها چون غریق خداوند را مىخوانند ولى خداوند دعایشان .

دانش نور و پرتوی است که خداوند در دلهای دوستانش می تاباند و بدان بر زبان آنان سخن می راند .

از همه جا - از همه چیز. کلام صد و شش . اینکه چرا دیگه نمی خوای توی این وبلاگ بنویسی خیلی واضح هست . برای اینکه چشم نامحرم و دشمن زیاد هست و اعصاب برای خوندن حرف های نامربوطشون کم . متاسفم که اینجور ادم ها میان و وبلاگمو می خونن . احساس نا امنی حتی توی یک محیط مجازی خیلی پوچ و بیهوده است ولی اجتناب ناپذیره. دوستان خوبی پیدا کردم و بهشون سر می زنم فعلا بدون لینک . به امید روزهای خوش بدون مزاحم.

هر فیلم به ناگزیر دارای سیر دراماتیک.

نگات میکنم با تمام وجود. نفسهای آروم و گرمت! چه شیرینه از دور بوسیدنت. این عشق پاک و ناب به حرف و کلام نیست. والله دل اسیر گناه و حرام نیست. مجنون نبود ورنه ز غیرت نمیگذاشت! لیلا اسیر شهوت و ابن الاسلام نیست. لیلا دوباره قسمت ابن الاسلام شد. عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد! شادی بی مرز .

من تولدنگاهت راباشمع نیمه سوختہ جشن مے گیرم. موسیقے اشکانم را تا آخرین قطره مے نوازم. و تو دورترین پرواز پروانہ هاے. تک درختی تنها توی یک جنگل تاریک و سیاه از غم و درد به خود میپیچید.

حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند. خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشتهاند. بی شخصیتاند و بی اعتبار. مرده و زندهاشان یکی است. یادی از خاطرات دوران دبستان.