اینقدر به این قبرها زل نزن! زن همسایه هر پاییز. و از چمدان سیاه و سفید دیماه. یک دست کت و شلوار قرمز بیرون می آورد. برای چهارشنبه سوری هایی که آمدنت را جشن نمی گیریم! هنوز جای پایمان گس است . از تپه ی فتحعلی خان. و کاج های بریده ی پارک شرقی. همه جا را گرفته است. چقدر این وصله ها به تو می آید.

که چ نین زار و خراب تو شدم. یا درین غمکده در گیر عذاب تو شدم. روز و شب ها همه نالم ز غم دوری تو. چون اسیری که گرفتار س راب تو شدم. از پی شعله این آتش داغ دل خود. من خود کرده بی چاره کباب تو شدم. خدای دیگری را می پر.

عشق زينب بيماري نيست جز فوق جنون. هركه گويد يا حسين بر او سرايت ميكند. اي كه بيماري چرا نزد طبيبان ميروي. خرده نان سفره زينب كفايت ميكند. كربلا باشد سفارت خانه حق بر زمين. اين سفارتخانه را زينب صدارت ميكند. بيرق خون خواه شاه كربلا اين مطلب است. اهل عالم گوش باشيد اين سپاه زينب است. سلام سلام صد تا سلام هزار و سیصدتا سلام. به به چه عجب آقا میلاد. اینا رو وب داره به من میگه. خوب حالا بگم که کجا بودم و چرا چند وقتی رو آپ نکردم. همش سر کار بودم کار کار کار.

حوالی من توقف ممنوع است. یک عدد قناری آتیش پاره. خواهشا بی معرفتا وارد نشن. تنها برخی آدمها باران را احساس میکنند. دختری با قلب شیشه ای. روزانه هایم اززندگی زیریک سقف با همسرم.