شاخه نباتمون عسل شیرینی زندگیمون. بسم الله الرحمن الرحیم و ان یکاد الذین کفرو الیز لقونک با بصار هم لماسمعوالذکرویقولون انه لمجنون و ما هوالا ذکر للعالمین. اینجا از روزهای قشنگم با مهربون همسرم و یه نی نی ناز. که تازه خدای مهربون تو یه ماه عزیز بهمون هدیه داده می نویسم. از خاطرات دوران بارداری و بزرگ شدن هدیه الهی ام. شاخه نباتم دختر نازم هفدهم آبانماه سال یکهزار سیصد وهشتاد و هشت پاهای کوچولوشو تو دنیای ما آدم زمینیها.

امیدوارم همه خوب و خوش باشید. همه وبلاگاهاتون رو می خونم و شرمنده از این که کامنت . سلام به همه دوستای عزیزم و ممنون که همیشه به یادم هستین. باور کنید منم به یاد همتون هستم و . سلام به همه دوستان عزیز و مهربونم. با اینکه خیلی وقته ننوشتم ولی همتون بهم لطف دارین و بهم سر .

من و يه آقاي شيك و یه دونه دخترمون. من و آقای شیک در سال 80 با هم پیمان ازدواج بستیم و در سال 87 یه دونه دخترمون هلن به دنیا آمد. جواب دوستان را در کامنتدونی می نویسم. شروع یک سال جدید دیگر.

یک ساعت با ابطحی در اوین. ساعت دوازده ظهر جمعه بود.

کودک شیرین من -وبلاگ آموزشی. نی نی به به -وبلاگ آموزشی. كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان. انجمن هنر های تجسمی تبریز. مرکز آموزش سرگرمی های سازنده. باهم و برای هم دعا کنیم. هنا مامان سارا و بهار. لی لی و فرشته اش. بهار مامان امیر و آوا. صبا و نی نی ناز. برایتان روز های روشن و شاد آرزو می کنم. بعد از چند روز این وبلاگ حذف خواهد شد.

روزشمار و خاطرات نی نی ما تا بدنیا آمدنش و . پنجشنبه 6 مهرماه سال 1391. آرمان از داشتن یه خواهر کوچولو خیلی خوشحال هست ولی خب باید ۴ چشمی مراقب باشم که یه وقت باهاش ور نره چون هنوز درست نمیفهمه که چقدر این نوزاد حساس و شکننده هست. ولی همش می پرسه که کی بزرگ میشه باهاش بازی کنم. حال جسمی خودم هم بدک نیست به هر حال چون سزارین کردم هنوز توانایی جسمی چندانی ندارم.

دیروز بلاخره قورباغه گنده رو قورت دادم و آش شعله قلمکارر و درست کردم انصافا با یه خورده کشک و یکم روغن حیوانی معرکه شد. خودم که طعمشو خیلی پسندیدم . توصیه می کنم حتما درستش کنید . زحمت فوق العاده ای داشت وکلی هم پیس کاری اشپزخونه ولی خوب چیکارش میشه کرد شکمه دیگه! کسی دوست داشت بگه تا طرز تهیه شو بنویسم! خدارو شکرزندگی مون خیلی استیبل تر شده و باز خدارو شکر سپهر بزنم به تخته خوابهای شبش خیلی منظم شده . تنهانگرانیم فقط اینکه این وروجک شیرپاستوریزه نمی خوره و همه و همه ممی! منظورم چیه دیگه کار اون ماشین سنگ.

جشن فارغ التحصیلی پیش دبستانی پسرم. نوشته شده در چهارشنبه ۱۰ تیر۱۳۹۴ساعت 9 توسط شیما. روزها و ساعتها رو به عشق بوی نفست طی میکنم. تو رو دوست دارم به خاطر پاکی ت . به خاطر وجوده لطیفت . به خاطر دونه دونه لحظه های خاطره انگیزت . نوشته شده در یکشنبه ۱۰ خرداد۱۳۹۴ساعت 9 توسط شیما. گل من وارد فعالیت های اجتماعی می شود. نوشته شده در یکشنبه ۲۰ اردیبهشت۱۳۹۴ساعت 9 توسط شیما. 77 ماهگی و عید و افتادن اولین دندان خونه جدید. نوشته شده در پنجشنبه ۲۰ فروردین۱۳۹۴ساعت 9 توسط شیما.