شرح حال شب رفته ام را نپرس . بی گمان مرهم نمی شوی. فقط جای خالی ات را. وسیع وسیع تر می کنی . وقتی میان دو حس گمراه می شوی. وقتی سایه ها همه جان می گیرند و هجوم می آرند. و نیاز مبهمی از میان این شاخه ها جان می گیرد. از این کابوس های بیداری. از سردی این همه بی مهری کرخ خواهد شد.

ارتباط از طریق یاهو مسنجر. علم و فناوری روز دنیا. فریاد بی صدا خاموش شد. هرچه می خواهد دل تنگت بگو. بازتاب همایش پارسی بلاگ در وبلاگ ها و رسانه های خبری. یادداشتهای برتر پارسی بلاگ معرفی شدند. ارسال آدرس به کلیه شرکت کنندگان. بازگشت پیروزمندانه ی فرم ثبت نام به آغوش وبلاگ. آخرین مهلت ثبت نام تا فردا.

مدتی گذشت اما پرنده قفس را ترک نکرد. تا آنکه مرغ عشقی غریب وارد قفس شد. روز بعد هر دو با هم پرواز کردند. ازعشق بدم میاد از خودم. ازعشق بدم میاد از خودم. ازعشق بدم میاد از خودم. من دیگه عشقم از دست دادم و دیگه . همیشه یکی هست عشق بدزده. عشقم من نابود کردی پس حداقل خودت نابود نکن ارزویی . همه آبرو و همه آرزویم تو هستی. کسی که در دستهای مهربانش.

چیزایی که مثل هوا بهشون نیاز داری محال میشن. محال کلمه ای حس غیرممکن بودن رو حتی تو لحنش داره. وقتی محال میشه کسی که تا دیروز کنارت بوده رو ببینی. وقتی محال میشه یکبار دیگه صداشو بشنوی. حتی محاله حداقل باهاش خداحافظی کنی.