Date Range
Date Range
Date Range
به یاد گل آقای ملت ایران. در همين حين يکي به خاله پيرزن تلفن کرد. خاله پيرزن چشم هايش را جمع کرد تا .
در خرابات مغان نور خدا می بینم. دلزده ام از تمام شهر. م گرفته ازاین ازدحام شهر. دست خودم نیست خسته ام. ق من صف آخرنشسته ام. اینجا کسی برای تو برپا نمیدهد. آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان. میتوان مانند کوه درد بود. شام با یک قافله شبگرد بود. میتوان چون شیر دشت کربلا.
عید شد و الان شش صبحه و من همچنان بیدار وهوشیار . و دیگه ارزش هم نداره بخاطر این یه ساعت الکی خودمو خواب کنم. این چند وقته تا چشامومی بندم یاد گذشته ها میوفتم از خیلی دورها تا همین روزهای نزدیکی که گذشتن. به نرسیدن هام که فک میکنم خیلی داغون میشم . نرسیدن هایی که هیشکی نفهمید .
ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮم درﮐﻮﭼﻪ ھﺎی ﻓﮫﻢ و داﻧﺎﯾﯽ. ﺳﮫﻢ ﻣﻦ از ھﺮ درد ﺗﻨﮫﺎﯾﯿﺴﺖ ﺗﻨﮫﺎﯾﯽ. ﮔﻢ ﻣﯽ ﺷﻮم وﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﺳﻒ را ﻧﻔﮫﻤﯿﺪه. ﯾﻌﻘﻮﺑﮫﺎی ﭼﺸﻢ ﻣﺎن ﯾﮏ ﻗﺮن ﺧﻮاﺑﯿﺪه. ﺣﻞ ﻣﯽ ﺷﻮم در ﻻﺑﻪ ﻻی ﺣﺲ ﻣﺬﻣﻮﻣﯽ. ﭘ ﺮ ﻣﯽ ﺷﻮم ﺑﺎ واژه ھﺎی زرد ﻣﺴﻤﻮﻣﯽ. ﻟﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﻦ را ﺧﯿﺎل ﺗﻠﺦ ﮐﺎﺑﻮﺳﯽ. ول ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﻦ را ﻣﯿﺎن ﺑﻐﺾ ﻣﻨﺤﻮﺳﯽ. ﻗﯽ ﻣﯽ ﺷﻮم در ﺧﺎﻃﺮات ﭘﺸﺖ ﭘﺎ ﺧﻮرده. ﻣﺮدی درون ﺳﺎﯾﻪ ھﺎ از ﺗﺮس ﺟﺎ ﺧﻮرده! ﺗﺐ ﮐﺮده ام در ﺣﺴﺮت ﺑﯿﺪاری ﻣﻄﻠﻖ. دارد ﻋﻔﻮﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮد ﭘﻨﺪاره ھﺎی ﻟﻖ. دارم ﻋﻔﻮﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮم در ﺑﺎوری ﭼﺮﮐﯿﻦ. وا ﻣﯽ روم ﺑﺎ ﭼﺸﻤﮫﺎی ﺷﺐ ﻧﺨﻮاﺑﯿﺪه.
A PSX City ;.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.