و خسته در این شهرمو دل. با که توان گفت که غمخواری نیست. زآشنایان کهن یار و پرستاری نیست. یارب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل. به کلافی بفروشیم و خریداری نیست. فکر بهبود خود ای دل. باز هم قلم آنچنان که می خواهم با دل. در این میان فقط نظاره گر است. همیشه در زندگی ام عقل حکم فرما بود به جز یک دفعه. ولی حال نه او هست نه احساس او.

ف ت ر خآط رآت م. عآش قآכ ﮧ اے כ נآش ت. ع ش قے ه م כ נآش ت. بآز ه م عآش قآכ ﮧ مے כ ویس م . و ا گ ر خون د. ب رآم ب گ ذآ ر. و ن ه هیچ چیز دیگه. ف ق ط دو تآ آد م میخوآد. ت ا کید میک ن م. دو تآ آآآآآآآآآآآد م میخوآد. کاش میدانستی دنیای من در لبخندهای تو. لمس کردن احساست و گرفتن دستانت. خلاصه میشود به همین سادگی.

اینجا رو مثل وب قبلیم میبندم. عمر هرکدوم دقیقا بعد یک سال تموم میشه. خسته ام انقدر که بی معرفتی دیدم. ممنون از اونایی که به من لطف داشتن. من رو واسه من بودنم ببخشید! و کسی که مخاطب خاص من بودی,دیگه دوستتندارم. مطلقا عاشقتم و تو این فرصت کم. میشم همونی که تو میخوای! میرم با کلی حقیقت و حرف ها و دردودل های نگفته تو دلم. سارا, یه دختر احساساتی با یه قلب کوچیک. شوق دیدار تو لبریز شد از جام.

من این وبلاگ واسه دل خودم ساختم. من مثل بعضی ها شکست عشقی نخوردم. بخوام فقط تو کف جمله خیانت و . من هرچی جمله با مفهوم باشه مینویسم. و کسی هم حق نداره نگاه چپ بهش کنه. برید پس خوش باشید عسیسا. میترسم از روزے که . و م ن اسم کسے رو بگم. ا ن گ ش تآن م رآ ن خ ب ست ﮧ ام . ت آ ب یآد آو ر م ک ﮧ. س ر به س رم ن زار. 1000 تا بآشﮧ واسﮧ کسﮯ. ا گ ر م ا ز وب م خ وشتو. ل م گ ذ شتﮯ آه ست ﮧ ر.