میخواستم به پسر دخترای مجرد بگم به خدا توکل کنید یه روز ازدواج می کنید و اونوقت افسوس خاطراتی رو . دیروز تولد مهربون بود . برای اینکه نگی نخریدی! میگن اینم یه شتر! بسته های قاقا لی لی.

نامه منتشرنشده یزید بن معاویه به فرزندانش. نمیدانم او بیشتر میفهمید یا ما. تصاویر روزانه با طعم رویترز. شیطون ترین فرشته ی خدا. من یکی از هزاران هزارم. یه نفر مثل همه آدما. یه همشهری از قبیله بوسه.

پس من کی شهید میشم! یادداشت های شخصی مامور موساد. سند ربایی - رجا نیوز. روز شمار کربلای 5 - فارس نیوز. امروزی ها و دیروزی ها. همه با هم در 22 بهمن. ایران موزه پهپاد های آمریکایی. باز این چه شورش است. بی بی سی و راهیان نور. رهبر معظم انقلاب در میان نمایندگان. برگزاری سومین سالگرد شهید فتنه 88. ای کاروان آهسته ران آرام جانم می رود. شب خاطره شهید تهرانی مقدم.

يه جا كه واسه دل خودم بنويسم . زیر این رنگ سپید روسیاهند همه. بین این قوم نمان که تباهند همه. دل دیوانه برو سر به بیراهه بزن. که در این وادی تنگ سر به راهند همه. خویش را وسوسه کن گندمی را بربا. تا نگویند هنوز بی گناهند همه. پاک و آزاد بخند بین این مردم تلخ. که به دیوانگی ات صد گواهند همه. باید آغاز شوی بال پرواز شوی. روی این مشق سکوت خط فریاد بکش. تا بدانند که باز اشتباهند همه. بخت این مردم شوم رخت فردای تو نیست.

نوشته شده در شنبه بیست و هشتم مرداد 1391ساعت توسط سياوش. بانگ شادی از حریمش دور باد. بانگ شادی از حریمش دور باد. هر کسی لبخند را ممنوع کرد. هر که در تجلیل غم اصرار کرد. طعم شادی از حریمش دور باد. هر که درک عشق و زیبایی نداشت. هر کسی آواز را انکار کرد. شهر شادی از حریمش دور باد. هر که پلها را شکست. هر که با دلها چنان رفتار کرد.

از این به بعد می تونید برای دیدن مطالب به این. یه آهنگ جدید ازنوع تصویری. خیلی وقته به خاطر مشغله هایی که دارم نتونستم وبمو آپ کنم. حالا یه آهنگ جدید زدم که براتون می ذارم امیدوارم خوشتون بیاد. دوستای عزیزم فایل رو می تونن از اینجا.

آخیییییییش روز خوبی بود! بی دلیل حس قشنگی داشتم . یه چی تو مایه های خودشنگولی مفرط! پلاستیک مانتوی هدیه و هم کنارم رو صندلی. فروشنده ها هم که جزء جدایی ناپذیر مترو. دو تا گیره روسری برا مامان خریدم. حس خشنگم بیشتر فوران کرد . آروم باش! اینا همش تو سرنوشتت بوده . آروم باش! رسیدم به همون ایستگاه. دقیقا شده بودم اون شکلکه که چشماش ورقلمبیده اشک تو چشاش حلقه زده. خدایا هیچ چی مثل آبرو نیس.

یکبار برایم سیاه مشق سایه آورده بود. نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت. غمکده بالا زد و رفت. کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد. خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت. همه عاشقانه هایش را بنام من بنویس-. هیچ نوشته ای نوشته ی مهدی شجاعی و رضا امیرخانی نمیشه.