زندگی , دفتر خاطره ها. زندگی بودن ماست , دفتر خاطره هاست. بازگشت پیروز مندانه ی لیلا و نیلوفر.

پیمان معادی در کنار کریستن استیوارت عکس. جشن انجمن منتقدان سینما عکس. درگذشت بازیگر فیلم نفس عمیق.

کامران و هومن دو ستاره ی موسیقی ایران. کامران و هومن ستاره های زندگی.

نقاب خندانی که بر چهره دارم. سیل اشک هایم تو را با خود ببرد. دلم نمی رود به نوشتن. این کلمات به هم دوخته شده کجا. فاصله تنها یک حرف ساده بود. آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد. گذشته در چشمانم مانده است. عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است. چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی. که نفهمی هنوز هم دوستت دارم.

پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار. 4326; ツ هر چی که بخوای ツ ღ. Har an che az del barayad. اتمام نعمت واکمال دین یعنی شیعه بودن. ساعت یک و نیم آن روز. مطالب جدیدوخفن اونجوری18 جدید93 جدیداونجوری.

OO احسآس هآی نآبجآی یه دختر احسآسآتی Oo. حوالی من توقف ممنوع است پس راهتو بکش و برو . به جرم دوستی با پرنده. که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای بفروشد . و ق سم به روزے كه ق لبت را. و جز خ دايت م رهمے. چند هفته ای بود که بچه ها برنامه ی شهربازی دست جمعی رو چیده بودن. و هر روز درگیر هماهنگ کردن بچه ها بودن. اولش قرار بود منم برم تا دیشب. که یه اتفاق افتاد و همه چیز بهم ریخت. حسابی دپرس بودم و ناراحت.

خواستم چشمانش رااز پشت بگیرم امادیدم طاقت اسم هایی را که میگوید ندارم! وب جدیدم بدو بیا. لمس ڪن کلماتی را که برایت مینویسم! ڪلماتے را ڪہ برایت مے نویسم. تا بخوانے و بفهمی چقدر جایت خالیست. تا بدانے نبودنت آزارم مے دهد. لمس ڪڹ نوشتہ هایے را. ڪہ لمس ناشدنیست و عریاڹ. ڪہ از قلبم بر قلم و ڪاغذ. لمس ڪڹ گونہ هایم را. اشڪ است و پر شیار. لمس ڪڹ لحظہ هایم را. تویے ڪہ مے دانے مڹ چگونہ. لمس ڪڹ این با تو نبودڹ ها را.

کلبه ای که جز شادی چیزی نداره. مادر کودکش را شیر می دهد. و کودک از نور چشم مادر. خواندن و نوشتن می آموزد. کیف مادر را خالی می کند. و کم خون مادر راه می رود. تا از دانشگاه فارغ التحصیل شود. وقتی برای خودش مردی شد. پا روی پا می اندازد. و در یکی از کافه تریاهای روشنفکران. عقل زن کامل نیست . مامان عزیزم پیشاپیش روزت مبارک.

خدایا ن گ وی م دس ت م ب گ ی ر. عم ریست گ رفته ای. ره ای م م ک ن! ح ال م خ وب است. آن روزه ایی شده ک ه. میت وان ستم از ته دل. دیگر یاد گرفته ام! شب ها به یادت گریه نمی کنم. شب ها به یادت خوابیدن را یاد گرفتم. دیگر از باران فرار نمی کنم. بدون تو زیر باران رفتن را یاد گرفتم. از چشم تو چشمانت شدن نمی هراسم. بی تفاوت از کنارت عبور کردن را یاد گرفتم. در کنارت بودن و از تو دور بودن را یاد گرفتم.